خدایا...!کمکمکن...
اگر زمینه ساز حضور حجتت نیستم.
.
.
.
.
از موانع ظهورش نباشم!!!!
امروز حال عجیبی دارم.یک بغض فرو خورده ..یک حسرت ، به اندازه ی تمام عمرم....
دلم هوای شهدا رو کرده ...اما نه شهدای کربلا...و نه حتی شهدای دفاع مقدس...
دلم هوای شهدای مدافع حرم رو کرده..
دوباره عطر شهادت توی فضای کشورمون پیچیده..زرق برق دنیای امروز مثل گوساله ی سامری خیلی هامون رو با خودش برد ، دلمون رو برد...اما شهدا زرنگ بودند . توی رفاه و تجملات بعداز جنگ غرق نشدند.مواظب دلشون بودند.دلشون فقط با شنیدن اسم مهدی غش میرفت.همین.
اگر کسی اسم وبلاگی رو بلده که زندگی نامه وعکس شهدای حرم رو داره خواهشا به من معرفی کنه.
روحم تشنه س.بد جوری. تشنه ی دیدن شهدای تازه .شهدای ماه قبل، هفته ی قبل،یاشایدم روز قبل.شهدایی که توی فضای آلوده ی شهر ما نفس کشیدند،هم سن ماهستند. اما ایمانشون وروحشون خیلی بلند تر از روح ماهاست.آسمونی آسمونی
وبه ما ثابت کردند: در شهادت باز بازه!
من وکربالای منا:
مطالب زیادی برای به روز کردن وبلاگم دارم که مقابل چشمانم است امّا...فاجعه ی دردناک منا آن قدر مرا به خود مشغول کرده که چشم ودلم خون است. همه ی شهیدان را عضو خانواده ام می پندارم...دوستان نام این فاجعه را گذاشته اند:کربلای منا . خیلی حرف داخلش دارد.نمی دانم چه سرّی است که همه ی فجایع ختم به کربلا وعزای مولا می شود؟مگر خودش نفرموده که هر گاه آبی گوارا نوشیدید از من یاد کنید؟ یاهر جا غریب و شهیدی دیدید برمن بگریید؟ این است نقطه ی عطف ماجرا!
شباهت های منا با حادثه ی کربلا :
1-مظلومیت حجاج وغربت آنها:اگر به مکه رفته باشی با تمام مسلمانان جهان وازهر قشرو فرقه ای دیدار می کنی که معرّف کلّ مذهبشان است. من با نگاهی سوال آمیز آنها را بررسی می کردم تا بهتر بشناسمشان خصیصه ی اصلی همه ی شان نجابت وسادگی وصفای دل بود با وجود اینکه وهابیت گریه را بر مرده شرک می داند ومانع حجاج می شود چه زیبا با پیامبرشان نجوا می کردند واشک می ریختند وچه عاشقانه نمازشان را به شکل خاص مذهبشان می خواندند هیچ تعصبی از آن ها ندیدم وخیلی مودب ومحترم بودند در اوج سادگی با توسخن می گفتند یک رنگ وبیرنگ بودند در مذهب خودشان یک عابد وعامل تمام عیار بودند تا مدت ها تحت تاثیر منش آن ها بودم چگونه مظلومانه قربانی جهل وحماقت یک مشت متعصب شدند وکمک خواستند وفریاد رسی نیافتند؟
2-تشنگی وجان دادن به خاطر عطش
3-گرمای سوزان منا
4-واز همه مهم تر:عرفه وحسین:حاجیان کشورمان چه عاشقانه دعای عرفه ی مولا را زمزمه کردند!چه از خدا خواستند که خدا در اجابتش شهادت را در بهترین حال ومقام نصیبشان کرد؟ آیا محشور شدن با سید الشهدا راخواستند؟ شهادت را؟ پیرو او بودن را؟ وچه پیروی از این بالاتر که مانند مولایشان حج را نیمه رها کنند وخود به قربان گاه بشتابند؟ باور دارم که یک حادثه نبود. اگر از خانواده ی این شهدا بپرسی خواهی شنید که حسینی زندگی کردند که خدا مرگ حسینی نصیبشان کرد آن ها به دست خدا و سید الشهدا گلچین شده بودند...
حاجیان وحالا شهدای گران قدر.. شهادت گوارای وجودتان...
یا لیتنا کنّامعکم فأفوز فوزاًعظیماً...
{ انّا لله وانّا الیه راجعون }
با کمال تاسف وتاثر خاله ی عزیزم در روز پنجشنبه 12 شهریور 94 به جوار رحمت ایزدی پیوست از همه ی دوستان درخواست طلب آمرزش وادای فاتحه ای جهت شادی روحش دارم . :(((
به نام زنده کننده و میراننده امشب حال خوشی ندارم که بنویسم .... فقط اومدم به همه التماس کنم..........: التماس دعا... دعا برای خاله م همونی که چندروز پیش نوشته بودم سرطان داره.... حالش خیلی وخیمه . ... حالا دیگه پوست واستخونم ازش نمونده.... براش طلب بخشش کنید واینکه..... سکرات مرگ براش آسون باشه! که خودش خواسته ی بزرگیه. برا شفای همه مریض ها... اگه حال داری یک حمد... اگرم حال نداری یک صلوات. |