دلنوشته...
شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۴۳ ق.ظ
چهقدرسختاستکهباکسیآنقدرصمیمیباشیکهلحظاتزندگیاتبا او گرهخوردهباشداما....
آنقدر تورا محرمنداندکهبعدازگذشتروزهاوماههابفهمیچهغمبزرگیدرسینهاشپنهانکرده...
نهمیتوانیجلو بروی وبگوییغمترافهمیدهام.آنرابرایمبگوتاباهمتقسیمشکنیم.
شایدبهاندازهیسنگریزهایکمتر،اینکوهغمبرشانههایتسنگینیکند..
ونهبتوانیساکتبمانیوبهرویشنیاوریکهراز دلش رافهمیدهای!!!!
آنوقتاستکهعذابوجدانبهسراغتمیآید:چرا زودترنفهمیدم.چرا؟؟؟
چهسرابهولناکی!!!
خدایاکمکمکنتاازاینبیخبریوباخبریدربیایم...توانیبدهتادغدغهامرابیانکنم وعقلیبدهکهبهحلاینمشکلکمکیکنم.
حالمآنقدرگرفتهومچالهاستکهچشمهایمنمیتواندبهخواببیندیشد...
وفکرمآشفته و روانمپریشان...
ایکسیکهازبینبرندهیغمازچهرهیحسین(علیهالسلام)هستی،بهحقحسین(ع)،اندوهمرابرطرفنما!
آنقدر تورا محرمنداندکهبعدازگذشتروزهاوماههابفهمیچهغمبزرگیدرسینهاشپنهانکرده...
نهمیتوانیجلو بروی وبگوییغمترافهمیدهام.آنرابرایمبگوتاباهمتقسیمشکنیم.
شایدبهاندازهیسنگریزهایکمتر،اینکوهغمبرشانههایتسنگینیکند..
ونهبتوانیساکتبمانیوبهرویشنیاوریکهراز دلش رافهمیدهای!!!!
آنوقتاستکهعذابوجدانبهسراغتمیآید:چرا زودترنفهمیدم.چرا؟؟؟
چهسرابهولناکی!!!
خدایاکمکمکنتاازاینبیخبریوباخبریدربیایم...توانیبدهتادغدغهامرابیانکنم وعقلیبدهکهبهحلاینمشکلکمکیکنم.
حالمآنقدرگرفتهومچالهاستکهچشمهایمنمیتواندبهخواببیندیشد...
وفکرمآشفته و روانمپریشان...
ایکسیکهازبینبرندهیغمازچهرهیحسین(علیهالسلام)هستی،بهحقحسین(ع)،اندوهمرابرطرفنما!
۹۵/۰۱/۲۸